عوامل ايجاد آب و هواي ايران را ميتوان به دو دستهي دروني و بروني تقسيم كرد: كشور ايران به سبب گستردگي ميان و عرض شمالي و وجود كوهستانهاي بسياري كه تا آن را در بر گرفتهاند، نيز صدها هزار كيلومتر مربع زمينهاي بياباني و همجواري با دو درياي بزرگ در شمال و جنوب (عوامل دروني) و نيز به علت قرار داشتن در مجاورت نسبي اروپا و درياي مديترانه و صحراي بزرگ افريقا و اقيانوس هند و مرتفعات داخلي آسيا و سرزمين وسيع سرد سيبري (عوامل خارجي)، داراي آنچنان تنوعي در اقليم است كه در كمتر كشوري ديده ميشود. دماي هوا از تا سانتيگراد (حداكثر و حداقل مطلق شناخته شده در آمارهاي هواشناسي) ، يعني تفاوت ميكند و باران متوسط سالانهي آن از كمتر از 5 سانتيمتر تا نزديك 2 متر تغييرپذير است و در ميان اين متغيرهاست كه آثار عوامل دروني و بروني آب و هواهاي متعدد و متنوعي پديد ميآورد. عرض جغرافيايي را بايستي مهمترين عامل ايجاد آب و هوا دانست. جنوبيترين نقطة ايران تنها يك تا دو درجه با مدار راس السرطان فاصله دارد. در نتيجه نواحي جنوبي كشور در تمام سال دستخوش گرماست، تا حدي كه در تابستانها دماي بسياري از بخشهاي جنوبي در 4 تا 6 ماه از سال هر روز از سانتيگراد تجاوز ميكند. از طرف ديگر در بخشهاي شمالي (به استثناي سواحل خزر كه تحت تاثير آن دريا قرار دارند) و همچنين در كوهستانها گرماي در تابستانها به ندرت بروز ميكند و اغلب در سال 3 تا 4 ماه هر روز يخ بندان، يعني سرماي زير صفر دارند.
اثر دوري و نزديكي دريا را ميتوان از مقايسة باران بسيار و پوشش گياهي غني و شرايط انساني سواحل درياي خزر با بيابانهاي خشك، بيآب و علف و خالي از سكنهي مركز ايران به خوبي درك كرد.
امتداد رشته كوهها و قرار داشتن آنها در مقابل يا موازات بادها و جريانات هوا نيز از عواملي است كه همواره در تغيير آب و هوا مؤثر است. در رشته كوههايي كه در مقابل بادهاي مرطوب قرار دارند، ميان دامنههاي رو به باد و پشت به باد تفاوت زيادي از نظر مقدار باران و پوشش گياهي وجود دارد كه نمونة آن را ميتوان در راه كرج به چالوس در دو طرف تونل كندوان كه فاصلهي مستقيم آنها از دو كيلومتر تجاوز نميكند، به خوبي مشاهده كرد. |