.گرما: از بررسي هاچنين استنباط ميشود كه 3 ايستگاه يا 3 شهر بندرعباس، اهواز و بوشهر با متوسطهاي سالانه سانتيگراد بالاترين ارقام را دارند كه از نظر جغرافيايي، جنوبي بودن آنها را بايد مهمترين عامل اصلي گرماي سالانة آنها دانست. همچنين اراك، اروميه، تبريز، زنجان، سنندج، شهر كرد، كرمانشاه، مشهد، همدان و ياسوج داراي متوسطهايي ميان و سانتيگرادند كه سردترين مراكز استانها به شمار ميآيند.
اطلس اقليمي ايران چنين مينمايد كه ميزان گرما از شمال غرب به جنوب شرق افزايش مييابد و فصول سال در تمام كشور همزمان بروز نميكند، تا حدي كه وقتي در بلوچستان در اسفند و حتي بهمن ماه زمان برداشت محصول است، در آذربايجان هنوز شرايط زمستاني حكم فرماست و زمان برداشت محصول آن مرداد و شهريور است. زمستانها در نواحي شمال كشور زودتر آغاز ميشود و ديرتر پايان مييابد، در حالي كه در جنوب بيشتر ماههاي سال را ميتوان تابستاني دانست.
2. رطوبت و باران: گردش آب در طبيعت از اصول مسلمي است كه بخش بزرگي از مطالعات هواشناسي را در بر دارد. بررسي ارقام رطوبت شناسي جدول 2 نمايانگر خشكي يا رطوبت هواست. هر قدر اين رقم پايينتر باشد، هوا خشكتر است. بالاترين رقم رطوبت نسبي مربوط به رشت، و پايينترين آن متعلق به يزد و كرمان است. در داخل ايران منابع رطوبت چشمگيري وجود ندارد؛ در نتيجه بيشتر رطوبت لازم براي ايجاد بارندگي در ايران از منابع مجاور مانند درياي خزر و آبهاي جنوبي و يا منابع دور مانند درياي مديترانه، اقيانوس هند، درياي سرخ و حتي خليج بنگال بوسيلهي بادهاي منطقهاي يا سيارهاي به ايران آورده ميشوند؛ ولي مهمترين منبع رطوبت ايران درياي مديترانه است كه در دورهي سرد سال همه جاي ايران زير سلطة هواي آن (سيكلونهاي مديترانه) قرار دارد. از نظر زماني باران ايران منحصر به نيمهي سرد سال مخصوصاً ماههاي زمستان است؛ چنانكه بجز قسمت جنوب غربي درياي خزر، در بقيهي جاها بارندگي فصل زمستان بيشتر از ديگر فصلهاست (همو، 115). در بعضي سالها جنوب شرق ايران در ماههاي تابستان تحت تاثير بارانهاي موسمي اقيانوس هند قرار ميگيرد و بارندگي شديد و ناگهاني و غير منتظره از ايرانشهر و خاش تا دامنههاي جنوبي كرمان پيش ميآيد و بيش از آنكه نفعي داشته باشد، خسارت به بار ميآورد.
باران سواحل درياي خزر در سال اندكي كمتر از 2 متر است و انزلي با متوسط 185 سانتيمتر در سال پربارانترين نقطهي كشور به شمار ميآيد. در سواحل خزر و دامنههاي شمالي البرز هر قدر به سمت مشرق پيش برويم، از مقدار باران كاسته ميشود، تا جايي كه در گرگان به 115 سانتيمتر ميرسد، ولي رو به سمت شمال تقليل باران به مراتب كمتر است؛ چنانكه آستارا 136 سانتيمتر باران دارد. مرتفعات البرز بيشتر نزولات آسماني را به صورت برف دريافت ميكند و از مناطق پرباران محسوب ميشود، با اين تفاوت كه هر قدر به مشرق پيش برويم، از مقدار باران كاسته ميشود و در شمال خراسان به 50 تا 60 سانتيمتر تقليل مييابد.
مرتفعات زاگرس از سنندج تا شيراز منطقهي باراني ديگري را به وجود ميآورد كه حداكثر باران آن در كوهستانهاي سنندج، كرمانشاه، خرم آباد بيشتر از 100 سانتيمتر است و در شيراز به نصف تقليل مييابد. در ملتقاي اين دو رشته كوه عظيم، يعني آذربايجان، مقدار باران به پاي قلل مرتفع البرز و زاگرس نميرسد و حتي سبلان وسهند هم با وجود برف فراوان، از حدود 100 سانتيمتر بيشتر دريافت نميكنند. بقية خاك ايران بجز بخشهاي كوهستاني مركزي باران كمي دريافت ميكنند، تا حدي كه در تمام بيابانهاي كوير مركزي و لوت و ادامة آن به سمت جنوب شرقي و مرز پاكستان در سال كمتر از 10 سانتيمتر باران دارد. در مجموع مقدار بارندگي سالانه كه 341 ميليمتر حساب شده، از مغرب به مشرق و از شمال به جنوب كاهش مييابد. |