در اين بخش از مساهمة ايرانيان در علومي چون مهندسي، فيزيك، شيمي، آثار علوي و ديگر شاخههاي طبيعيات به اجمال ياد ميشود. بنابر گزارشهاي تاريخي و آنچه از سنگ نوشتهها و تحقيقات باستان شناسي برميآيد، ايرانيان از كهنترين اقوامي به شمار ميروند كه در ساخت برخي ابزارها و آلات جنگي و اوري مانند حفر قنات و ساخت ابنيه عظيم چيره دست بودند؛ چنانكه ميدانيم مهندسي ايراني به نام ارتاخه حفر آبراهي در شبه جزيره آتوس را براي عبور ناوگان خشايارشا رهبري ميكرد. استانس حكيم ايراني كه همراه خشايارشا به يونان رفت و سپس سرپرست معابد مصر شد، گويا در برخي فنون علمي دستي قوي داشته است كه برخي گفتهاند سحر از آثار او به ميان يونانيان راه يافت. گفتهاند شيمي داني به نام جاماسب هم كتابي در آن فن نوشته، و به اردشير بابكان تقديم كرده بود.
در دوره اسلامي نيز ايرانيان به تأليف و تحقيق در اين رشتهها برخاستند و به ويژه در مكانيك و شيمي و استخراج آب سخت برجسته شدند. نوبخت، فزاري و طبري (عمربن فرخان) و ماشاءالله يهودي ايراني محاسبات هندسي ساخت بغداد را بر عهده داشتند؛ فارابي رسالهاي با نام في وجوب صناعه الكيميا نوشت و درباره چگونگي فرايند «ديدن» نيز اظهار نظر كرد. كتاب الحيل بنوموسي شاهكار مكانيك دورهي اسلامي محسوب ميشود. در اين كتاب ساختمان چگونگي كاركرد چند دستگاه خودكار آمده است. محمد بن زكرياي رازي راكه معلومات شيميايي خود رادر طب به كار برد، بايد نياي استادان شيمي دانست. او تحقيقاتي درباره وزن مخصوص به وسيله تعادل مايعات انجام داد كه خود آنرا الميزان الطبيعي ناميد. رسالات متعددي در شيمي به او منسوب است و يكي از آنها به نام سفر الاسرار كه صحت انتسابش بدو مسلم نيست، حاوي فهرستي از 25 ابزار شيميايي است. وي براي طبقه بندي اجسام شيميايي- كاني هم كوششهايي كرد.
نيريزي كتابي درباره آثار علوي براي معتضد نوشت. شرح وي دربارهي برخي پديدههاي چون نشان از آگاهي او از علم نورشناسي دارد. دركتاب مفاتيح العلوم كاتب خوارزمي نيز نكات جالبي درباره كيميا آمده است. كتاب انباط المياه الخفيه كرجي يك شاهكار مهندسي ، به ويژه در فن آبياري است كه در آن محاسبات دقيقي براي محاسبه شيب زمين قنات و مسائل ديگر آمده است. ابن سينا در كتاب في الرد الكيمياء تبديل عناصر به يكديگر را محال دانسته است. نظرات وي در چگونگي «ديدن»، تأثير سردي و گرمي به دماي اجسام خشك و صلب، و چگونگي پديد آمدن رنگين كمان و برخي پديدههاي آثار علوي قابل توجه است. وي در طبيعيات گه گاه نظرات تئوفراستوس را با نظرات ارسطو تلقين ميكرد. ابوالحكم كاثي هم شيمي داني بود كه رساله مهم خود عين الصنعه و عون الصناعه را در حدود سال 425ق درباره كيميا نگاشت.
ابوريحان بيروني در رساله افراد المقال با استناد به چند آزمايش علمي برخي عقايد نادرست ارسطو درباره فيزيك را رد كرد. او چگال نسبي 18 سنگ و فلز قيمتي را با دقتي چشمگير به دست آورد و خاطر نشان كرد كه درة سند احتمالا در قديم بستر دريا بوده، و تدريجا بر اثر مواد رسوبي پر شده است. او دريافت كه سرعت نور در مقايسه با صوت بسيار زياد است. ابوريحان همچنين به وسيله قانون تعدل مايعات در ظروف مرتبط، كاركرد چشمههاي عادي و چاههاي آرتزين را شرح داد. در كتاب آثار الباقيه نظريه رايج تولد حشرات از فضولات مختلف را رد كرد و درباره اقسام مختلف عجيب الخلقهها ، از جمله آنچه امروزه بدانها دوقلوهاي سيامي ميگوييم، و نظم موجود در شمار گلبرگها كه هرگز 7 يا 8 عدد نميشوند، به بحث پرداخت.
با توجه به مطالبي كه ابومنصور موفق هروي داروشناس مشهور ايراني در كتاب داروشناسي الابنيه (تأليف: 447ق) دربارة شيمي آورده است، ميتوان وي را يكي از بزرگترين شيمي دانان مسلمان برشمرد. در اين كتاب اطلاعات وسيعي درباره تهيه وخواص اجسام معدني، تفاوت ميان كربنات سديم (نطرون) و كربنات پتاسيم (قلي). زرنيخ، اكسيد مس، اسيد سيليسيك، اثمد (سنگ سرمه)، خاصيت سمي تركيبات مس و سرب، كيفيت موزدايي آهك، و تركيب گچ و شكسته بندي و موارد استعمال آن در جراحي آمده است. مظفر اسفزاري چگالي سنج (=ترازوي ارشميدس) بسيار دقيقي اختراع كرد كه تا آن زمان بينظير بود. نظريات وي درباره آثار علوي بسيار جالب توجه است.وي نخستين كسي است كه دربارة ساختمان منظم بلورهاي برف، سخن رانده است.
عبدالرحمان خازني افزون بر نگارش آثار مهمي در نجوم و گاهشماري، فيزيكدان برجستهاي نيز بود. كتاب ميزان الحكمه وي از مهمترين آثار فيزيك سدههاي ميانه به شمار ميرود. وي مدتها پيش از راجر بيكن دريافته بود كه وزن سيالي كه درون يك ظرف ميگنجد، با كاهش ارتفاع بيشتر ميشود. او تحقيق جالبي دربارة چگالي ويژه اجسام دارد. شرف الدين مسعودي در دوكتاب فارسي آثار علوي، و جهان دانش كه هر دو از كهنترين متون علمي فارسي به شمار ميروند، و عمربن سهلان ساوي در الرساله السنجريه مطالب بسياري درباره طبيعيات آوردهاند. فخز رازي نيز در جامع العلوم دربارة مكانيك و هيدرواستاتيك مطالب قابل توجهي آورده است. رضوان بن محمد، مشهور به ابن ساعاتي، (ه م) كتابي در شرح چگونگي كار و نگهداري ساعتي كه پدرش ساخته، و بر يكي از دروازههاي دمشق نصب شده بود، نوشت كه در كنار كتاب جزري، مهمترين مآخذ درباره ساعتهاي دوره اسلامي است.
نصيرالدين طوسي درباره رنگين كمان، بازتاب و شكست پرتوهاي نور، تأثير سردي و گرمي در رنگ چيزهاي خشك و سخت و جز آن مطالب قابل توجهي بيان كرده است. شاگردش قطب الدين نيز در دو كتاب التحفه الشاهيه و نهايه الادراك درباره مسائل مختلف نورشناسي، مكانيك سماوي و اندازهگيري قطر زمين مطالبي حائز اهميت دارد. زكرياي قزويني نيز در دو كتاب عجائب المخلوقات و آثار البلاد مطالب مهمي درباره چگونگي «ديدن» (ابصار)، شيمي، گياهشناسي، آثار علوي و ساير علوم طبيعي آورده است.
كمال الدين فارسي در كتاب تنقيح المناظر، تئوريهاي بسيار بديعي ارائه داده كه توجه بسياري از دانشمندان رابه خود جلب كرده است.
در سنگ شناسي و معدن شناسي بدون شك الجماهر في معرفه الجواهربيروني برجستهترين اثر معدن شناسي ايرانيان است. ابن سينا نيز در طبيعيات شفا فصلي را تحت عنوان «المعادن و الآثار العلويه» بدين موضوع اختصاص داده است. نصير الدين طوسي نيز كتاب تنسوخ نامة ايلخاني را در همين موضوع نگاشته كه مآخذ اصلي كتاب عرايس الجواهر و نفايس الاطايب ابوالقاسم عبدالله كاشاني بوده است.
|