از جمله كتابهاي مرجع هر زبان ، فرهنگهاي واژگان و اصطلاحات آن است . نخستين فرهنگ زبان فارسي لغت فُرس اسدي توسي ( ف 465 ق . ) است . پس از حملة مغول نيز محمد بن هندو شاه نخجواني ، فرهنگ صُحاح الفُرس را در سال 728 ق . تأليف ميكند . در سدههاي بعد هم ، كم و بيش ، فرهنگهاي ديگري گرد آوري و تدوين ميگردد تا اينكه در سدة يازدهم كه عصر بلوغ و تكامل فرهنگ نويسي خوانده ميشود ، دو فرهنگ ارزشمند تأليف ميگردد : فرهنگ جهانگيري ( در سال 1017 ق . ) اثر جمال الدين حسين انجوي شيرازي و فرهنگ برهان قاطع ( در سال 1062 ق . ) اثر محمد حسين بن خلف تبريزي .
در دورة بازگشت ادبي ، فرهنگ نويسان هند بر خلاف ايرانيان كار خويش را ادامه داده و آثار گرانبهايي تدوين كردند كه برجستهترين آنها عبارتند از :
ـ سراج اللغات ، سراج الدين علي خان ( در سال 1147 ق . )
ـ بهار عجم ، لاله تيك چند بهار ( در 1182 ق . )
ـ غياث اللغات ، غياث الدين محمد رامپوري ( در سال 1242 ق . )
ـ آنندراج ، محمد پادشاه ( در 1306 ق . )
ـ فرهنگ نظام ، سيد محمد علي داعي الاسلام ( در 1346 ق . )
در سالهاي پاياني سدة چهاردهم شمسي ، علي اكبر دهخدا ( 1297 ق . ـ 1334 ش . ) تأليف فرهنگ ارزشمندي را با عنوان لغت نامه آغاز كرد كه براي تهية آن ، سه ميليون فيش گرد آوري شد . پس از دهخدا ، بترتيب دكتر محمد معين ( تا آذر ماه 1345 ش . ) و دكتر سيد جعفر شهيدي ( تا كنون ) عهدهدار تكميل آن شدند . از ديگر فرهنگهاي برجستة معاصر ، نخست فرهنگ فارسي است كه در شش جلد با تلاش دكتر محمد معين بر اساس بنيانهاي علمي و زبانشناسي طرح ريزي شده است و ديگر فرهنگ عميد كه با كوشش حسن عميد در حجم و اندازههاي گوناگون به چاپ رسيده است . گونة ديگري از فرهنگهاي فارسي ، فرهنگهاي تخصصياند كه دربارة آثار يا دورههاي ادبي نوشته ميشوند و نمونههايي از آنها در اين مقاله ذكر شده است . |