|
سمنان |
|
|
از وقايع مهم مربوط به نواحي پارت (خراسان و سمنان فعلي) در دوره هخامنشيان، به جنگهاي كورش كبير در اين ايالت ميتوان اشاره كرد: به طوري كه نوشتهاند، كورش پس از تسخير آسياي صغير به نواحي شرقي ايران شتافت وبين سالهاي 546 و 530 ق.م. در آن نواحي مشغول جنگ بود. او از طرف شمال تا رود سيحون پيشرفت كرد و شهري به نام خود در كنار آن بنا كرد كه آن را به يوناني سيرو پليس ميگفتند. وي از شرق و جنوب تارود سند تاخت و ايالات پارت (خراسان و كومش) وزرنگ (سيستان) و خوارزم در غرب و سند و گندار را ضميمه دولت خويش كرد. دومين جنگ كورش كبير در ايالت پارت با سكاها- كه از طوايف بربرها بودند – صورت گرفت و در اين جنگ، هخامنشيان شكست خوردند و كورش به قتل رسيد.پس از اين واقعه، كمبوجيه پسر ارشد وي به سلطنت رسيد و طبق وصيت كورش، پسر ديگرش به نام برديا به حكومت خوارزم و پارت و كارمانيا( كرمان) گمارده شد . اين ايالت، به خاطر كوير لوت ونبودن راه از بقيه ايالتها جدا ماند و به اقتضاي بعد مسافت، از مركز دور افتاد. مهمترين راه موجود در اين زمان، راه ارتباطي كومش بود. سمنان نيز مانند پلي، سه ايالت ري (راگا) و خراسان و استرآباد را به هم وصل ميكرد.در دورههاي بعدي نيز منطقه سمنان مورد توجه خاص حكومتهاي مركزي قرار گرفت و منازعهها ومناقشههاي متعدد بر سر اين منطقه بين قدرتمندان در گرفت. سلوكيان بزرگترين عامل يوناني كردن مشرق بودند و به همين جهت، براي ادامه فرمانروايي خود لازم ميدانستند نظر مساعد مردم را به خود جلب كنند و براي اين كار تقريباً شصت شهر در مشرق و ايالت پارت بنا كردند. يكي از اين شهرهاي آپاما يا لاسگرد فعلي است كه 34 كيلومتري سمنان واقع شده وديگري شهر هكاتم پليس (صد دروازه) است كه عدهاي آن را دامغان ميدانند. اين شهرهاي تازه تأسيس را حاكمان آنها اداره ميكردند.اشكانيان ايالات ايران را به هيجده بخش وسيع تقسيم كردند كه يكي از ايالتهاي مهم آن كميسن قوميس يا قومس، در نواحي سمنان و دامغان كنوني بود.در آغاز قرن هفتم ميلادي در زندگي سياسي – اجتماعي ايران تضادهاي داخلي بيشتر شد و مبارزهاي كه به خاطر قدرت و حكومت ميان گروههاي گوناگون اعيان در گرفت، به تضعيف ايران انجاميد. در همين اوان، يزدگرد سوم آخرين پادشاه سلسله ساساني، سرگرم مبارزه با مهاجمان عرب بود كه به تازگي به ايران تاخته بودند. اين مبارزه كه تا سال 651 ميلادي ادامه داشت، با فتح كامل ايران به دست اعراب خاتمه پذيرفت. به اين ترتيب، در جنگ نهاوند، ايران موجوديت سياسي خود را از دست داد و اعراب بر سراسر ايران مسلط شدند.پس از اين جنگ، تازيان متوجه شهرهاي بزرگ ايران شدند. نخست شهر بزرگ و آباد ري را تسخير كردند، سپس به شمال شرقي رفتند و به سرزمين كومش ( شهرهاي سمنان، دامغان، بسطام) رسيدند.در دوران حكومت امويان و عباسيان به ويژه پس از قتل ابومسلم خراساني به دست منصور دوانقي، شورش و بلوا سراسر ايران را در برگرفت و نهضتهاي بيشماري به وقوع پيوست كه از مهمترين آنها قيام سنباد زردشتي بود.در اندك زمان، زردشتيان طبرستان ونواحي شمال قومس يعني سنگسر ( مهدي شهر)، شهميرزاد وفولاد حمله، به دور رهبر اين نهضت جمع شدند و قومس و ري را به تصرف درآوردند، ولي در ساوه شكست خوردند وسنباد به قومس گريخت و پس از ضبط خزاين ابومسلم روبه طبرستان نهاد، ولي در درههاي سنگسر و شهميرزاد به دست شخصي به نام لونان طبري به قتل رسيد.از قرن دوم هجري، نهضت ضدبيگانه به طور آشكار در ايران آغاز شد. طرفداري از فرزندان عليابنابيطالب از علل نهضت بود و مردم منطقه سمنان نيز با دفاع خود از سادات علوي كه منجر به كشته شدن تعدادي از مردم نيز شد، وفاداري و ارادت خود را به اين خاندان به ثبوت رساندند.از زمان سلسله طاهريان تا غزنويان نيز سمنان اهميت خود را حفظ كرد واز جمله مناطقي بود كه شاهد انبوه كشمكشها بود. در اواخر سلطنت سلطان مسعود كه بعد از مرگ سلطان محمود به سلطنت رسيد، ايالت كومش مورد تاخت وتاز تركان غز واقع شد. يكي از حكام معروف ايالت كومش در اين دوره، امير اجل بختيار بن محمد معروف به ابوحرب بختيار بود كه باني منار مسجد جامع سمنان و بقعه پير علمدار دامغان بود.ايالت كومش ( قومس) از كانونهاي مهم اسماعيليان در قرنهاي ششم و هفتم هجري بود. به طوري كه در اين ايالت، 150 قلعه در اختيار اين فرقه بود كه هر مجموعه از آنها ار يك كدخدا و هر قلعه مجزاي آن را يك محتشم كه به منزله فرماندار كل يا حاكم بزرگ بود، زير نظر داشت. در اين زمان، حكومت سمنان با شهريار آل باوند بود كه به مدت صد و چهل سال درتمام مازندران، گيلان، ري و قومس حكمراني كردند تا اينكه سلطان محمد خوارزمشاهي در سال 606 هجري اين سلسله را منقرض كرد. سمنان در دوران مغول، همچون ساير نقاط ايران از حمله و كشت و كشتار اين قوم وحشي در امان نماند و متحمل خسارات جاني ومالي بسيار شد. اين كشت وكشتار، در زمان تيمور لنگ نيز كه از سال 783 هجري حمله به ايران را شروع كرد، ادامه يافت. در اواخر دوره تيموري، ولايت سمنان و فيروزكوه و خوار در تصرف شخصي به نام حسين كياي چلاوي پسر اسكندر شيخي بود كه قلعه فيروزكوه را مركز حكومت خود قرار داده بود و از آنجا فيروزكوه، خوار، سمنان و سنگسر را اداره ميكرد.پس از ظهور واستقرار حكومت صفويان، شاه اسماعيل صفوي به سركوب گردنكشان ولايتها پرداخت . از جمله، حاكم قلعه فيرزوكوه را دستگير كرد وافراد قلعه را از دم تيغ گذراند وبه اين ترتيب، ولايات فيروزكوه و خوار، سمنان و سنگسر به تصرف صفويان درآمد. پس از مرگ نادر در سال 1160 هجري قمري، محمدحسن خان فرزند فتحعلي خان قاجار، ولايت خزر كومش، تهران، ري وآذربايجان را تسخير كرد. كريم خان زند كه قادر به مقابله با او نبود، كوشيد با دادن رشوه سپاهيان او را منقرض سازد و در اين كار توفيق يافت. در سال 1172 هجري قمري با كشته شدن محمد حسن خان قاجار، كريم خان پسر وي آغا محمد خان را با خود به شيراز برد وبا دختر محمد حسن خان نيز ازدواج كرد. كريم خان زند با عنوان وكيلالرعايا مدت 29 سال در ايران سلطنت كرد، وي در اين مدت شهرهاي سمنان، دامغان، شاهرود، بسطام را همچنان در اختيار بزرگان خانواده قاجار قرار داد.بعد از مرگ خان زند، آغامحمد خان شيراز را ترك كرد و به طرف كومش ودامغان رفت وبا گرد آوردن عدهاي از افراد قبيله خود، سرانجام توانست به ولايت كومش (سمنان، دامغان و بسطام) و ولايت جنوبي درياي خزر دست يابد.پس از آغا محمد خان، برادرزاده وي به نام فتحعلي شاه قاجار بر اريكه سلطنت تكيه زد واز همان ابتداي سلطنت، خطه قومس را كه زادگاهش بود مورد توجه قرار دارد و به سه برادر سمناني (سنگسري) به نامهاي ذوالفقارخان، اسماعيل خان و مطلب خان توجه خاص مبذول داشت و ذوالفقارخان را به عنوان حاكم سمنان برگزيد. اين فرد كه با اعمال ظالمانه خود عرصه را بر مردم منطقه تنگ كرده بود، باعث قيام مردم برضد حكومت و استبداد شد و عدهاي از بزرگان و انديشمندان سمناني پيشاپيش مردم، مبارزه براي تحقق مشروطيت را شروع كردند. |
|
شاهرود |
|
|
بر اساس يك نظريه، نام قديمي شاهرود حنچره يا شخره (شاخره) بود كه به تدريج تبديل به شاهرود شده است.بر اساس شواهد ومدارك تاريخي موجود، تشكيل هسته اوليه شهر شاهرود به دليل دفاع از مهاجمان روي تپههاي كم ارتفاع در دامنه كوه شمالي و غربي شاهرود ساخته شد و به تدريج همراه با برقراري امنيت در محل، رشد و توسعه يافت. رشد اين شهر درچند سال اخير به علت قرار گرفتن درمسير جاده اصلي تهران- مشهد چشمگير بود ه است.به استناد برخي اشارههاي تاريخي مندرج در متون و بعضي شواهد باستان شناسي و معماري موجود درداخل وخارج شهر كنوني، راه عبور قافلهها و كاروانهايي كه بزرگراه غربي – شرقي ( جاده ابريشم) را طي ميكردند، از آبادي يا روستاي بزرگ شاهرود ميگذشتند.موقعيت ممتاز طبيعي وجغرافيايي ووجود چند قلعه و دژ در اين مكان واطراف آن جوابگوي اطراق و پناه ساكنان وكاروانيان در هنگام بروز خطر بود. در عين حال، وجود كاروانسرا و چاپارخانه در اين منطقه، آن را به يكي از مراكز مهم يكجانشيني در منطقه تبديل كرد. به علاوه استعداد خاك و وفور آب براي آبادي شاهرود، موقعيتهاي ويژهاي را فراهم كرد كه همگي منجر به تشكيل شهر در قرنهاي هفتم و هشتم هجري شد. احداث مسجد جامع قديم در ميان باغها و بستانهاي منطقه، باعث دگرگون شدن وضعيت شاهرود در بين روستاهاي همجوار شد؛ زيرا مسجد جامع در دوران اسلامي به عنوان شاخص تمايز شهر از روستا به شمار ميرفت .بعدها قلعههايي جديد به نام ولووا و قلعه سنگ براي د فاع از شهر ايجاد شد. فرم معماري اين قلعه و هماننديهاي ساختاري آن را اجزاء و عناصر مسجدهاي دوره ايلخاني، روشنگر اين نظريه است كه احداث قلعه ولووا اندكي بعد از مسجد جامع شهر براي حفاظت از ساكنان در مواقع ضروري صورت گرفته است. بر همين اساس ميتوان پنداشت محدودةشهر در محله بيدآباد فعلي، كهنترين بخش بافت قديم شهر است.شاهرود به عنوان يك دژ محكم درمقابل مهاجمان به ويژه در دوره شبيخون افغانها و ستيزههاي داخلي دوره نادرشاه ( 1160-1148 ه.ق) و پس از آن تا ساليان دراز مأمن ساكنان وقافلهها بود. امّا اوضاع عمومي اين دوران مانع رشد شهرسازي و شهر نشيني شاهرود بود. محققان و تاريخ نگاران، مهمترين علل و انگيزههاي رشد و نضج شهرهاي قومس را در دوره قاجار نزديكي اين مطقه به جايگاه و پايگاه سنتي ايل قاجار در حوزه گرگان و نزديكي به پايتخت كشور يعني تهران دانستهاند. علاوه برآن، بازرگاني و تجارت فزاينده با روسيه از راه خراسان و مشهد و موقعيت نظامي آن موجب رونق بيش از پيش آن گرديد.شاهرود به خاطر موقعيت نظامي خود، در زمان فتحعلي شاه قاجار رونق اساسي يافت، چند كاروان سراي بزرگ در آن ساخته شد و چندين كمپاني روسي در اين شهر تأسيس شدند. سپس بازرگانان اناركي و يزدي به اين شهر آمدند و ساكن آن شدند و شاهرود، مركز صادرات ايرانب به روسيه شد. اقليتهاي مذهبي از جمله ارامنه رسي همزمان در شهر اقامت گزيدند و به سرعت، قلعهاي بر قلعه قبلي شهر اضافه شد و بازاري جديد نيز به بازار قديمي شهر به نام بازار قلعهنو افزوده شد. سرانجام شاهرود به يكي از شهرهاي مهم منطقه تبديل شد.شاهرود توجه سياحان مختلف را، بهويژه در دوره قاجار، به خود جلب كرد. به طوري كه نكات دقيقي از نحوه زندگي مردم شاهرود در سفرنامههاي اين دوره ذكر شده كه از نظر مردم شناختي و تاريخي و اقتصادي حائز اهميت است و تصويري از شاهرود دوره قاجاريه را به دست ميدهد.يكي از نقاط تاريخي وباستاني شهرستان شاهرود بسطام است. اين منطقه درزمانهاي گذشته يكي از بلادهاي مهم ايالت قومس يا كومش بود و در قرنهاي متمادي، راه ارتباطي شرق و غرب از اين شهر ميگذشت. اين شهر از موقعيت واهميت سوقالجيشي بسياري برخوردار بود. در حال حاضر بسطام، اهميت قديم خود را ندارد و با ايجاد شهر شاهرود در شش كيلومتري آن، يكي از بخشهاي تابعه شهرستان شاهرود به حساب ميآيد. بسطام دردوره سلجوقي بيشتر مورد توجه قرار گرفت و در دوره ايلخانيان از زمان غازان خان به بعد، رونقي تازه يافت. مجموعههاي تاريخي – مذهبي آن مانند بقعه امامزاده محمد (ع)، مسجد بايزيد همراه با منار آن، ايوان الجايتو گنبد وايوان غازان خان نشانگر اهميت بسطام در زمانهاي گذشته است. |
|
دامغان |
|
|
شهر دامغان در چهار صد سال پيش از ميلاد مسيح چنان عظمتي داشت كه اشك سوم وتيرداد اشكاني در سال 249 پيش از ميلاد آن را پايتخت خود قرار دادند. اين شهر تا قرن اول ميلادي اهميت خود را حفظ كرد ومركز ايالت بزرگ قومس بود. برخيهاي، طرح اين شهر را به هوشنگ نسبت دادهاند. اين نظريه به واقعيت نزديكتر است كه مردم اين منطقه در اطراف رودخانه چشمهعلي كه در دره كوههاي شمالي جاري است، اسكان يافتند و مدنيتي را به وجود آوردند. چنانكه نوشتهاند،نزديك به چهار صد سال پيش از ميلاد، جمعي از مغان درمسير همين رود سكني گزيدند و به همين علت، نخست اين منطقه ده مغان ناميده شد و به مرور زمان به دمغان وسرانجام به دامغان تبديل شد.دامغان مدتي پايتخت زمستاني شاهان اشكاني بود و تا كشته شدن يزگرد، آخرين پادشاه ساساني موقعيت خود را حفظ كرد. در دورههاي حكومت امويان، عباسيان، طاهريان، سامانيان، سربداران و ديلميان، دامغان از موقعيتي قابل توجه براي امرا و حكومتها برخوردار بود.منطقه دامغان در زمان سلجوقيان، از جمله پايگاههاي مهم پيروان فرقه اسماعيليه بود و در طول سالهاي 483 تا 654 هجري، وقايعي مهم براي اين فرقه در منطقه روي داد. آثار قلعههاي موجود، بر اين رويداد و حضور فعال پيروان اسماعيله درمنطقه دلالت دارد. بين سالهاي 700 تا 900 هجري، منطقه دامغان شاهد حضور حكمرانان مختلف بود و طبق روايت سياحاني كه از اين شهر ديدن كردند، در آن زمان دامغان آخرين شهر عمده غرب ايران محسوب ميشد. قتل عام تاتارها كه در سال 769 هجري به دستور تيمور لنگ صورت گرفت، به اين منطقه نيز سرايت كرد و خيل بيشماري از مردم دامغان به جرم پناه دادن تاتارها از دم تيغ گذشتند. اين بلاي خانمان برانداز باقي مانده اهالي دامغان از كشتار چنگيز خان را از بين برد.منطقه دامغان كه در دوران صفويان، افشاريان و زنديان مورد توجه و شاهد رويدادهاي سياسي متعدد بود، در دوران قاجاريه نيز در اين منطقه چشم به جهان گشودند كه باباخان وفتحعلي خان از آن جمله بودند. فتحعلي شاه، علاقهاي وافر به دامغان داشت. در جريان انقلاب مشروطيت، واقعهاي مهم كه در دامغان روي داد، مخالفت مردم اين منطقه با محمدعلي شاه واعلام حمايت و هواداري از مشروطه خواهان وتشكيل انجمني به نام شعبه انجمن آزاديخواهان آذربايجان بود. اين انجمن، به دعاوي و اختلافات مردم رسيدگي ميكرد. انجمن، تازمان به توپ بستن مجلس و قتل عدهاي از آزاديخواهان شناخته شده همچون ملك المتكلمين و صوراسرافيل فعال بود و در اين زمان منحل شد. |
|
گرمسار |
|
|
در زمان اشكانيان، نام گرمسار خوارن بود، امروزه سمنانيها آنرا خواره ميگويند. سلوكيها در اين ناحيه شهري به اسم خاراكس بنا نهادند. اين منطقه را به نام خاريس نيز ياد كردهاند. اين نام در شاهنامه به صورت خوار بر وزن چار به معني ذليل و حقير وضعيف آمده است كه به معني آسان و سهل نيز گفتهاند. وقايع مهم تاريخي اين منطقه به شرح زير است: در عهد فرمانروايي مادها، اين منطقه حد فاصل بين ايالات ماد و پارت بود و اين دو سرزمين را از يكديگر جدا ميكرد. هخامنشيان كه دامنه متصرفات خود را توسعه ميدادند، خوار را نيز كه جزء ايالت پارت بود تصرف كردند. در دورة ساسانيان، خوار زماني جزء قومس و زماني جزء ري بود و اغلب حكام طبرستان بر اين ناحيه فرمانروايي داشتند. بعد از اسلام، خوار يكي از بلاد معتبر ري به شمار ميرفت. در زمان خلافت عمر حكومت ري به دست يكي از نوادگان بهرام چوبين به نام سياهوخش بود. در حكومت سامانيان در سال 329 هجري قمري و در زمان سلطنت نصر بن احمد، ماكان كاكي عليه دولت سامانيان قيام كرد و چند شهر از ايالت قومس ونيز خوار، سمنان وسمنك و ري را تصرف كرد. در زمان حكومت غزنويان وبه ويژه سلطنت سلطان مسعود، خراسان و قومس وري مورد تاخت وتاز طغرل بيك سلجوقي و غزان (تركان غز) قرار گرفت و عدهاي از اهالي سمنان، دامغان، خوار و برخي ديههاي ري جان خود را از دست دادند. بعد از انقراض سلسله غزنويان، تمامي ولايات غربي ايران به تصرف سلجوقيان در آمد و شماري از قلعههاي پيروان حسن صباح، از جمله قلعههاي اردهان و گردكوه درقومس و گرمسار تسخير شد. به اين ترتيب ناحيهاي كه خوار نيز جزء آن بود تا آخر سلطنت سلطان سنجر عملاً جزء متصرفات سلجوقيان محسوب ميشد.مقارن قيام علاءالدين تكش، مؤسس سلسله خوارزمشاهيان، دامنه مبارزه عليه سلجوقيان به جلگه خوار نيز كشيده شد و تكش از خوار گذشت و ري را به تصرف درآورد.حمله مغول به ايران در سال 616 هجري قمري آغاز شد. خوار توسط قشون چنگيز به تصرف مغولان درآمد و هلاكوخان با تخريب و تصرف قلعههاي فرقه اسماعيليه، بالاخره طومار اين فرقه را در هم پيچيد. ايلخانان مدتها بر اين نواحي حكومت كردند تا اينكه سربداران با ظهور در شرق ايران علم مخالفت با مغولان را برافراشتند.سربداران در زمان يحيي كرابي پنجمين امير سربدار با از بين بردن طغاي تيمورخان امير ايلخان وقلع وقمع اردوي آنها شهرهاي استرآباد، بسطام، شاسفان، دامغان، سمنان، خوار و طبران را تصرف كردند، ولي مقارن سال 766 هجري عدهاي از صحرانشينان مغول تحت رياست امير ولي با تصرف كرمان به نواحي بسطام، دامغان، سمنان، فيروزكوه و خوار تاختند و اين مناطق را از قلمرو سربداران خارج كردند.در سال 909 هجري حكومت فيروزكوه و خوار با حمله شاه اسماعيل مؤسس سلسله صفوي از بين رفت. پس از انقراض صفويه به دست افغانها و با ظهور نادر، حوادثي تازه در خوار به وقوع پيوست. آغا محمدخان قاجار پس از شكست لطفعلي خان زند و تأسيس دولت قاجاريه، مقر حكومت خود را به تهران منتقل كرد وبراي ايجاد امنيت و حفظ پايتخت از تجاوز تركمانان، عدهاي از افراد ايل اصانلو از محال خمسه زنجان را به خوار كوچاند و در دهات خالصه اين ناحيه مسكن داد. به اين ترتيب منطقه خوار در دوره قاجاريه مورد توجه خاص حكمرانان اين سلسله قرار گرفت. |
|
نام ونشاني اماكن تاريخي و ديدني مهم استان |
|
|
شهرستان سمنان چشمه معدني تلخاب – شش كيلومتري شمال غربي لاسجرد چشمههاي آب مراد، آب قولنج، آب گرم و آب سرد – شمال غربي سمنان چشمه معدني شورآب – شمال غربي سرخه چشمه معدني نمك دره - جنوب سرخه چشمه شيخ چشمهسر - شمال شهميرزاد چشمه روزبه - شماليترين نقطه شهرستان سمنان چشمةهواخورسو- شمال غربي سمنان چشمه جوين - 60 كيلومتري شمال غربي سمنان چشمه امامزاده شاهزاده محمد زيد- 56 كيلومتري شمال غربي سمنان چشمه امامزاده عبداله- شرق سمنان پارك جنگلي سوكان - شمال سمنان پارك جنگلي كومش- شمال سمنان پارك جنگلي محلات - غرب سمنان غار دربند- 21 كيلومتري شمال سمنان منطقه حفاظت شده پرور - شمال سمنان قلعه سارو- 10 كيلومتري شمال سمنان قلعه كوش مغان- سه كيلومتري غرب سمنان قلعه لاسگرد - لاسگرد قلعه پاچنار - شهر سمنان حمام پهنه و گرمابه حضرت - شهر سمنان حمام ناسار - شهر سمنان حمام قلي - خيابان امام خميني شهر سمنان حمام نخست - ابتداي بازار سمنان آبانبار سرخه- خيابان عاشورا سرخه آبانبار ناسار - شهر سمنان آبانبار كارخانه - شهر سمنان آبانبار كهنه دژ - شهر سمنان آبانبار توكلي - شهر سمنان برج چهل دختران - خيابان حكيم الهي سمنان ميدان باستاني دلازيان - هشت كيلومتري جنوب شرقي سمنان تپه باستاني دلازيان - هشت كيلومتري جنوب شرقي سمنان تپه ناسار - سه كيلومتري شرق سمنان كاروان سراي شاه عباس- شهر سمنان كاروان سراي لاسگرد - لاسگرد كاروان سراي شاه سليماني - روستاي آهوان 42 كيلومتري شرق سمنان كاروان سراي شيخ علاءالدوله - شهر سمنان بازار قديمي سمنان- شهر سمنان بازار شيخ علاءالدوله - خيابان امام خميني سمنان مدرسه حاج فتحعلي بيگ- محلة قيصريه مدرسه صارق خان - شهر سمنان دروازه ارگ - خيابان طالقاني سمنان ارگ علاء - 9 كيلومتري جنوب شرقي سمنان آتشگاه سمنان - محلة اسفناج سمنان دارالحكومه سمنان - محلة شهر سمنان آرامگاه شيخ عمادالدين- شش كيلومتري شاهرود آرامگاه شيخ حسن - 150 كيلومتري شاهرود – روستاي كلاته آراماه ابن يمين فرومدي- روستاي فرومد شاهرود امامزاده محمد - شهر بسطام شهرستان شاهرود چشمه ني - 160 كيلومتري شمال شرقي شاهرود چشمه مهاجرت - مهاجرات شاهرود پارك جنگلي شاهرود- شاهرود منطقةحفاظت شده خوار توران - جنوب شرقي شاهرود منطقةحفاظت شده خوش ييلاق - شمال شرقي شاهرود قلعه ميامي - جنوب ميامي قلعه پارتها - شش كيلومتري شاهرود حمام اميريه - اميريه شاهرود برج كاشانه - بسطام برج مزج - شهر شاهرود تپه سنگ چخماق - هشت كيلومتري جنوب شرقي شاهرود تپه خوريان - 10 كيلومتري جنوب شرقي شاهرود كاروان سراي مياندشت - 109 كيلومتري شرق شاهرود كاروان سراي عباس آباد - 127 كيلومتري شرق شاهرود مدرسه بيدآباد - شهر شاهرود مدرسه بازار - شهر شاهرود مدرسه شاهرخيه - شهر بسطام مدرسه محمد زمان خان - شهر بسطام يخدان ميانآباد - روستاي شاهرود يخدان مزج - جاده آسفالته مزج، كلاته شاهرود يخدان عباسآباد - روستاي عباس آباد شاهرود مسجد جامع - بسطام مسجد حضرت مجتبي - شهر شاهرود آرامگاه بايزيد بسطامي - شهر بسطام آرامگاه شيخ ابوالحسن خرقاني - 24 كيلومتري شاهرود در روستاي خرقان آرامگاه شيخ عمادالدين - شش كيلومتري شاهرود آرامگاه شيخ حسن جوري - 150 كيلومتري شاهرود، روستاي كلاته آرمگاه ابن يمين فرومدي - روستاي فرومد شاهرود امام زاده محمد - شهر بسطام شهرستان دامغان چشمه علي - 35 كيلومتري شمال دامغان چشمه آبسيج - چهاركيلومتري دامغان چشمه كشت دشت- 66 كيلومتري شمال غرب دامغان پارك جنگلي دامغان- دامغان عمارت آغا محدخان و فتحعلي شاه- چشمه علي دامغان عمارت دختر ناصرالدين شاه - بخش امير آباد قلعههاي ماريان - شش كيلومتري دامغان برج طغرل - 20 كيلومتري شمال شرقي دامغان برج پير علمدار - شرق شهر دامغان گنبد زنگوله - جنوب غربي دامغان رباط شاه عباسي - شهر دامغان بازار قديمي دامغان - شهر دامغان مدرسه موسويه - كوي دباغان دامغان مدرسه مطلب خانه - شهر دامغان نقارهخانه - سه كيلومتري جنوب قوشه دامغان آتشكده صبح - پنج كيلومتري شمال غربي قوشه مسجد تاريخانه - شهر دامغان مسجد جامع - شهر دامغان مقبره شاهرخ ميرزا - خيابان فلاحي دامغان گنبد چهل دختر - خيابان فلاحي دامغان امامزاده جعفر و امامزاده محمد - مركز شهر دامغان بقعه عبدالعالي و عبدالمعالي - جنوب شرقي شهر دامغان بقعه امامزاده ابراهيم - هشت كيلومتري شمال دامغان شهرستان گرمسار چشمه شاه - سمت شمالي سياه كوه چشمه عين الرشيد - شمال غربي چشمه شاه چشمه امام زاده خوشنام - 20 كيلومتري شمال غربي ايوانكي چشمةسنگ آب - 15 كيلومتري شمال غربي ايوانكي چشمه يخچال - 35 كيلومتري شمال غربي ايوانكي چشمه كهنه ده - 65 كيلومتري شرق گرمسار چشمه شهر آباد - 50 كيلومتري شرق گرمسار پارك جنگلي گرمسار - گرمسار قصر شاه عباس (قصر بهرام)- جنوب گرمسار قصر عين الرشيد - دوكيلومتري قصر شاه عباس قصر حرمسرا - جنوب شرقي قصر شاه عباس قلعه بنكوه - هفت كيلومتري شمال شرقي گرمسار آبانبار گرمسار - شهر گرمسار آبانبار ناسار - جنوب قلعه ناسار گرمسار تپه گيس - سه كيلومتري جنوب ايوانكي كاروان سراي ده نمك- 40 كيلومتري شرق گرمسار يخدان شه سفيد - روستاي شه سفيد گرمسار تكيه آرادان - امام زاده سلطان شاه نظر گرمسار بقعه امام زاده علي اكبر -14 كيلومتري جنوب شرقي گرمسار امام زاده سلطان شاه نظر - 15 كيلومتري جنوب شرقي گرمسار |
|
زنده دل ، حسن . مجموعه راهنماي جامع ايرانگردي : استان سمنان ، تهران : نشر ايرانگردان – جهانگردان ، 1379 . ص 27-36 ، 151 -155. |
* منبع : | |
|